- مشخصات كتاب
- مقدمه
- چكيده
- شعر و موقعيت آن
- تعريف شعر
- مقام و موقعيت شعر و شاعر در عصر جاهليت
- ظهور اسلام و پيشرفت شعر
- شعر در قرآن
- علت اتهام شاعر بودن به پيامبر و وجه تناسب آن
- ديدگاه قرآن
- آيا پيامبر شعر بلد بودند يا خير؟
- آيا پيامبر شعر سروده و انشاء فرمودهاند؟
- اشعار منسوب به پيامبر
- نظر مؤلف روح البيان
- نقد نظريه صاحب روح البيان
- آيا پيامبر شعر و اشعار ديگران را انشاد ميفرمودهاند؟
- علم و اطلاع پيامبر به شعر ديگران
- عنايت و توجه ائمه
- ديدگاه قرآن درباره شاعران
- شأن نزول آيات
- بيان آيات
- بيان اوصاف شاعران اسلامي
در كتب منطق در بحث صناعات خمس منطقيون بالاتفاق صنعت پنجم را به شعر اختصاص داده و كم و بيش در باره آن بحث كرده اند. هر چند بحث منطق در باره شعر با بحث در باره آن در علم عروض و قافيه «علم بديع» و وزن و موسيقي تفاوت بسياري دارد.بعلاوه شعر اصلاً از نظر منطقي با شعر از نظر اديبان تفاوت زيادي دارد؛ چرا كه از نظر منطق شعر محدود به مخيلات است صرف نظر از وزن و قافيه؛ ولي شعر از نظر ادب مخيلات توأم با وزن و قافيه است، البته شعر نيمايي و شعر سپيد را بايد از اين مسأله استثنا كرد.مرحوم خواجه نصيرالدين طوسي در كتاب شريف «اساس الاقتباس» در مقاله نهم چنين مي نويسند:«شرط تقفيه در قديم نبوده است و خاص است به عرب و ديگر امم از ايشان گرفته اند. اشعار يونانيان بعضي چنان بوده است و در ديگر لغات مانند عبري و سرياني و فرس هم وزن حقيقي اعتبار نكرده اند و اعتبار وزن حقيقي به آن مي ماند كه اول هم عرب را بوده است مانند قافيه و ديگران هم متابعت ايشان كرده اند. گرچه بعضي بر ايشان بيفزوده اند مانند فرس.»
تعريف شعر
با توجه به اين مطالب بايد گفت شعر از نظر متأخران و اديبان عبارت است از:«گره خوردگي عاطفه و تخيل كه در زباني آهنگين شكل گرفته باشد. بر خلاف نظم كه كلامي است موزون و مقفي بدور از عاطفه و خيال.»پس عناصر و اركان مهم شعر عبارتند از: عاطفه، تخيل، زبان، موسيقي و تشكل؛ ولي عناصر نظم همان وزن و قافيه هستند.در كتب منطق شعر را به دو 2 گروه تقسيم